خراسان میدهد بوی مدینه/ خراسان کوه غم دارد به سینه
خراسان را سراسر غم گرفته/ در و دیوار آن ماتم گرفته
شهادت امام رضا (ع) تسلیت باد
.
می دید شرر ریخته در هستی انگور / هم سفره ی میزبان شده پستی انگور
نوشید از آن خوشه ی سم بار که امروز / ما را نفریبند به سر مستی انگور
شهادت غریب الغربا، امام رضا (ع) تسلیت باد
.
شهادت غریب الغربا آقا امام رضا علیه السلام
بر شما محب آن حضرت تسلیت و تسلیت باد.
.
امروز که سر بر حرمت می آیم
انگار تمام عشق کامل شده است
ای ضامن آهو! به غریبی سوگند
دل کندن از این ضریح مشکل شده است
.
بر در دوست به امید پناه آمدهایم
همره خیل غم و حسرت و آه آمدهایم
چون ندیدیم پناهى به همه مُلک جهان
لاجرم سوى رضا بهر پناه آمده ایم
.
هر چند حال و روز زمین و زمان بد است
یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای
آنجا برای عشق شروعی مجدد است
.
در میان حجره یا رب کیست غوغا میکند
شکوه زیر لب ز بی رحمی دنیا میکند
همسرش از فرط شادی و شعف کف میزند
زین عمل خود را به عالم خوار و رسوا میکند
.
ای شیعه بزن ناله و فریاد امشب
از غربت آن غریب کن یاد امشب
در شب شهادت امام رضا التماس دعا دارم
.
کـمـک کـن مـثـل مشهد، شهر رؤیا
دلـم پـر ازدحـام از نـور بـاشــد
پـر از پـرواز کـفـتـرهـاى کوچک
سـرم سـبـز و دلـم پـر شور باشد
شهادت امام رضا (ع) تسلیت باد
.
السلام علیک یا امام الرئوف!
سلام بر تو که مهربانی هایت از شمار زائران انبوهت بسیار بیشتر است.
امروز، سلام اشکبار ما با سوختن «اباصلت» همراه شده است.
.
دختر بدر الدجی امشب سه جا دارد عزا
گاه می گوید پدر گاهی حسن گاهی رضا
.
بنویسید به روی قبرو به روی کفنم
عاقلا دیوونه امام رضا منم منم
.
زائری بارانی ام آقا به دادم می رسی؟
بی پناهم، خسته ام، تنها، به دادم می رسی؟
گر چه آهو نیستم اما پر از دلتنگیم
ضامن چشمان آهوها به دادم می رسی؟
من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام
هشتمین دردانه زهرا به دادم می رسی
.
من کیستم گدای تو یا ثامن الحجج
شرمنده عطای تو یا ثامن الحجج
بالله نمی روم بر بیگانگان به عجز
تا هستم آشنای تو یا ثامن الحجج
.
سلام بر تو ای عصمت هشتم! کوچه های توس، هنوز بوی عطرآگین تو را می دهد
و آوای غریب ملائک هنوز در طواف حریم کبریایی ات به گوش می رسند.
.
یا رضا
بر یازده امام چو دلم تنگ می شود
می آیم و طواف مزار تو می کنم
.
با نام رضا به سینه ها گل بزنید
با اشک به بارگاه او پل بزنید
فرمود که هر زمان گرفتار شدید
بر دامن ما دست توسل بزنید
.
دلم کبوترصحن ورضاست سودایم
دلم خوشست که ازمن رضاست مولایم
.
می دید شرر ریخته در هستی انگور / هم سفره ی میزبان شده پستی انگور
نوشید از آن خوشه ی سم بار که امروز / ما را نفریبند به سر مستی انگور
چون بخود نگریستم جز بی حیائی و بی شرمی در برابر ارباب خودم ندیدم
امشب دعایم کن تا دیگر باگناهانم دل فرزندت مهدی را نشکنم.